حضرت پيغمبر - صلى الله عليه و آله - فرمودند كه: باهم دوستى كنيد.و هديه بهيكديگر بفرستيد، كه آن كينهها را برطرف مىكند. (1)
حضرت امير المؤمنين - عليه السلام - فرمودند كه: من هديه از براى برادرمسلم بفرستم دوستتر دارم كه مثل آن را تصدق كنم. (2)
حضرت امام جعفر صادق - عليه السلام - فرمود: از جمله اكرام آدمى برادر خودرا، اين است كه: تحفه او را قبول كند.و هر چه داشته باشد به جهت او تحفه بفرستد وتكلف نكند. (3)
مهمانى كردن و آداب آن
از حضرت پيغمبر - صلى الله عليه و آله - مروى است كه: كسى كه مهمانى نكند،هيچ خير در او نيست. (4)
و فرمود: چون مهمانى بر قومى وارد شود، روزى با او از آسمان نازل مىشود.وچون چيزى مىخورد خدا گناهان آن قوم را مىآمرزد. (5)
و نيز فرمود كه: هيچ مهمانى بر قومى داخل نمىشود مگر آنكه روزى او درآغوش اوست. (6)
و نيز از آن جناب مروى است كه: چون خدا به قومى اراده خير نمايد، به جهتايشان هديه مىفرستد.عرض كردند: چه هديهاى؟ فرمود: مهمان، با روزى خود مىآيد، و گناهان اهل خانه را برداشته مىرود. (7)
و فرمود: هر خانهاى كه مهمان داخل آن نمىشود ملائكه نيز به آنجا نمىآيند. (8)
و از حضرت امير المؤمنين - عليه السلام - مروى است كه: هيچ مؤمنى نيست كهصداى پاى مهمان را بشنود و به آن خوشحال شود مگر آنكه خدا همه گناهان او رامىآمرزد، اگر چه ميان زمين و آسمان را پر كرده باشد. (9)
روزى آن جناب گريست.از سبب گريه او پرسيدند.فرمودند: هفت روز است كهميهمان به من وارد نشده، مىترسم كه مرتبه من نزد خدا پستشده باشد. (10)
و ابراهيم خليل الرحمن - عليه السلام - چون مىخواست چيزى بخورد به قدر يكميل يا دو ميل راه بيرون مىرفت كه كسى را بيابد و با او غذا بخورد.و او را «ابو الضيفان» يعنى: پدر ميهمانها گفتندى. (11)
و جميع اخبارى كه در فضل و ثواب طعام دادن و آب دادن رسيده، دلالتبرفضيلت ميهمانى نيز مىكند.و آن اخبار از حد، متجاوز است.و وارد شده است كه:
هر كه برادر مؤمن خود را اطعام كند تا سير كند او را، و آب دهد تا سير آب كند او را،خدا او را هفتخندق از آتش جهنم دور مىكند، كه ما بين هر خندقى مسافت پانصدساله راه باشد. (12)
و در روايتى ديگر رسيده است كه: هر كه اطعام كند مؤمنى را تا سير كند او را،احدى از مخلوقات خدا قدر ثواب آن را نمىداند، نه ملك مقربى و نه نبى مرسلى، مگرخداوند عز و جل. (13)
و مخفى نماند كه: مهمانى كه اين همه ثواب از براى او رسيده است، نه آن است كهمتعارف اكثر اهل اين زمان است، كه به قصد ريا، يا افتخار، يا خودنمائى جمعى از اهلدنيا را بر دور هم جمع نموده به هرزهگوئى و غيبت مسلمين مىگذرانند.و انواع اسرافرا مرتكب مىشوند.بلكه مهمانى است كه: مقصود از آن، تقرب به خدا، و اقتداى بهسنت پيغمبر، و دلجوئى برادران و شاد كردن دل مؤمنان بود باشد، و قصد خودنمائى وفخر نداشته باشد.و سزاوار آن است كه: فقرا و نيكان را مهمان كند، اگر چه مهمانى اغنيا و مطلق مردم نيز ثواب و فضيلت دارد.
و مستحب است كه مهمانى خويشان و همسايگان را فراموش نكند.و كسى را كهبداند مهمانى رفتن بر او شاق است تكليف نكند.و زود غذا را حاضر كند.
و در حديث است كه: شتاب در هر كارى از شيطان است مگر در پنج چيز كه شتابدر آنها طريقه پيغمبر خداست: طعام آوردن از براى مهمان.و برداشتن ميت.وشوهردادن دختر باكره.و ادا نمودن قرض.و توبه از گناه. (14)
و نيز سنت است كه: طعام را به قدر كفايتحاضر كند.نه كمتر باشد كه موجبنقص آبرو و مروت است.و نه زيادتر كه تضييع مال و اسراف است.و با مهمانگشادهروئى و خوشكلامى نمايد.و در وقت رفتن، تا در خانه، او را مشايعت كند.
و در خدمتكردن، از ميهمان تقاضاى كار نكند.
آداب ميهمان
و از براى مهمان نيز آدابى است چند.از آن جمله اينكه: دعوت برادر مؤمن را بهميهمانى اجابت كند.و فرق ميان غنى و فقير نگذارد. بلكه به فقير زودتر وعده دهد.وبعد مسافت، مانع وعده دادن او نشود، مگر اينكه بسيار دور باشد.
و حضرت پيغمبر - صلى الله عليه و آله - فرمود كه: حاضر و غايب امتخود راوصيت مىكنم كه اجابت دعوت مسلم را كنند، اگر چه به قدر پنج ميل راه باشد. (15)
و هرگاه روزه سنتى داشته باشد آن را عذر قرار ندهد، بلكه اگر ببيند كه او به چيزىخوردن خوشحال مىشود افطار كند و ثواب آن افطار بيش از روزه خواهد بود.
و از حضرت امام جعفر صادق - عليه السلام - مروى است كه: هر كه روزه باشد و بربرادر دينى خود وارد شود و نگويد روزهام و افطار كند، خدا ثواب يك سال روزه بهجهت او مىنويسد. (16)
و بايد غرض او از مهمانى رفتن، شكم پرستى نباشد، بلكه غرض او اكرام برادر مؤمنخود و متابعتسنت پيغمبر - صلى الله عليه و آله - باشد.و اگر بداند كه: ميزبان از جملهفساق و يا ظلمه است، يا غرض او از ضيافت، مباهات و خود نمائى است، سزاوار آناست كه: وعده ندهد.
و همچنين اگر طعام او، يا خانه او، يا فرش او، حرام يا شبههناك باشد، يا در آنموضع، مرتكب معصيتى شوند، مثل اينكه ظرف طلا يا نقره باشد، يا مشتمل بر غنا ياساز بوده باشد، يا ميزبان مرتكب اسراف شده باشد، يا در آنجا لهو و لعب و هرزهگوئىيا غيبت مسلمى شود، در همه آنها اولى وعده ندادن است.و در بسيارى از صور آن،حرام است.
و از حضرت صادق - عليه السلام - مروى است كه: سزاوار مؤمن نيست كه درمجلسى بنشيند كه در آن معصيتخدا بشود و نتواند منع كند. (17)
و كسى كه ناچار شود از اينكه به سفره ظالمى حاضر شود، تا تواند كم چيزىبخورد.و ميل به غذاهاى خوب نكند.
و از جمله آداب مهمان، آن است كه: چون داخل خانه ميزبان شد، ميل به صدرنكند، بلكه به هر جا كه اتفاق افتد بنشيند.و اگر صاحب خانه جائى به او بنمايد همان جابنشيند.و مقابل درى كه زنان از برابر آن گذرند ننشيند.و بسيار نگاه به موضعى كه طعاماز آنجا مىآورند نكند.و ابتدا با كسانى كه نزديك او نشستهاند تحيتبه جا آورد.ودير به خانه ميزبان نرود، و ايشان را انتظار ندهد، بلكه در رفتن تعجيل كند.اما نه اين قدركه مخل امر ايشان بشود.و وقت كار و تهيه بر ايشان داخل نشود.
پىنوشتها:
1-فروع كافى، ج 5، ص 144، ح 14.
2-فروع كافى، ج 5، ص 144، ح 12.
3-فروع كافى، ج 5، ص 143، ح 8.
4-الترغيب و الترهيب، ج 3، ص 374، ح 17.
5-فروع كافى، ج 6، ص 284، ح 1.
6-وسائل الشيعه، ج 16، ص 557، ح 3
7-بحار الانوار، ج 75، ص 461، ذيل حديث 14.
8-بحار الانوار، ج 75، ص 461، ذيل حديث 14.
9 -بحار الانوار، ج 75، ص 460، ح 14.
10- بحار الانوار، ج 41، ص 28، قريب به اين مضمون.
11-محجة البيضاء، ج 3، ص 32.و احياء العلوم، ج 2، ص 12.
12- محجة البيضاء، ج 3، ص 26.و احياء العلوم، ج 2، ص 9.
13-كافى، ج 2، ص 201، ح 6
14-محجة البيضاء، ج 3، ص 39.و احياء العلوم، ج 2، ص 15.
15-فروع كافى، ج 6، ص 274، ح 4. 16.
16- من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 84، ح 1798
17-كافى، ج 2، ص 374، ح 1.
نظرات شما عزیزان:
|